مرحله دوم تفکر پیش عملیاتی
از دو تا هفت سالگی
کودکان در این سن، فاقد هرگونه استدلال قیاسی و یا اساسا استدلال هستند. آنها هرچه را که میبینند به رسمیت میشناسند و خارج از آن توانایی تفکر را ندارند. اساس طبقهبندی اشیا در این مرحله برای کودکان، نزدیکی آنها به هم و نه شباهتهای ذاتی و ژنتیکی آنهاست. کودکان در این سن قضاوتهای اخلاقی درستی نیز ندارند.
استدلال کودکان در این مرحله معطوف به ویژگیهای زیر است:
خودمرکزپنداری، یکی از مهمترین ویژگیهای کودکان در این مرحله است. کودکان خارج از نقش خودشان در دنیا، برای دیگران نقشی قائل نیستند. یعنی فکر میکنند دیگران همانطور که آنها به دنیا مینگرند؛ دنیا را میبینند. آنها خود را محور کائنات می پندارند. (نپذیرفتن قواعد بازی از سوی کودکان نیز به این ویژگی مربوط است)
تفکر سحرآمیز به آن معنا است که آنها نمیتوانند علت و معلول اتفاقات را از هم تشخیص دهند. مثلا وقتی اتفاق بدی میافتد و آنها همزمان میترسند؛ فکر میکنند ترس آنها باعث به وجود آوردن اتفاق بد است. یا اگر از کودک پرسیده شود آیا تو از پدرت جوان تر هستی؟ جواب می دهد بله اما در حقیقت جوان بودن را با کوچکتر بودن میزان قد می سنجد. (اگر از او پرسیده شود دلیل ایجاد شب چیست؟ جواب می دهد برای اینکه بخوابیم )
زنده پنداری ویژگی سوم تفکر کودکان در این سنین است. آنها در این سنین، فکر میکنند اشیا بیجان، احساس و غریزه دارند. برای همین مساله است که کودکان به شدت به عروسکها و اسباببازیهای خودشان در این سنین علاقهمندند و با آنها دوست میشوند.
در اثر وجود حالت جان پنداری کودکان به اشیای بی جان ( مانند خورشید ) جان می بخشند و آنها را زنده می دانند. وجود حالت جان بخشی را می توان در نقاشی های کودکانی که در سنین مربوط به مرحله ی رشد شناختی پیش عملیاتی قرار دارند مشاهده نمود.
کودکان در این رده سنی معمولا لجباز و پرخاشگر هستند و این از ویژگی رشد آنان در این مرحله است.
کودکان در 2 و 3 سالگی
- کودک از این که می تواند کنترل چیزهایی را در اختیار داشته باشد، احساس لذت و غرور می کند.
- اگر والدین او را در مقابل کارهایش تحقیر یا تنبیه کنند، شرم و تردید در کودک نهادینه می شود.
- از او حمایت کنید تا خصیصه «استقلال و خودگردانی» در او نهادینه شود.
- تحمیل نظم پادگانی خلاقیت را در کودک می کشد .
- آنها علایق خود را اعلام میکنند و دلشان میخواهد برخی کارهای کوچک را به تنهایی انجام دهند.
- اجازه دهید تا با نظارت شما برخی کارها را به تنهایی انجام دهند. برای تربیت کودک 2 تا 3 سال خود زمان بگذارید.
بعد از 3 سالگی
با دید بزرگسال به کودکان نگاه نکنیم…
طبق نظریه «اریک اریکسون» در سنین بین 3 تا 6 سال، یکی از دو ویژگی در کودک نهادینه می شود و تا آخر عمر با او همراه می شود: «ابتکار و خلاقیت» یا «احساس گناه». بسیار شنیده اید که کودکان سه تا 6 ساله، لج باز هستند و هر چه به آنها بگویید برعکس آن را عمل می کنند. علت این است: کودک در این بازه سنی، می خواهد ابتکار عمل زندگی اش را خود به دست بگیرد و قدرت نمایی کند. بنابراین اگر در برابر “بنشین”، بایستد، علت اش این است که می خواهد بگوید ابتکار عمل و قدرت در دست اوست. کودک در این سنین، وسایل خانه و اسباب بازی هایش را دستکاری می کند. خیال پردازی می کند و در رویا فرو می رود تا دنیای اطرافش را آنگونه که خلاقیت اش اجازه می دهد تصور کند، محیط خود را آن گونه که خودش می خواهد تغییر می دهد و … . سرکوب این رفتارها و تحمیل نظم پادگانی بر کودک به گونه ای که صرفاً باید از نظامات از پیش تعیین شده تبعیت کند؛ خلاقیت را در او می کشد. کودک را دچار احساس گناه می کند. کسی که در کودکی به خاطر دستکاری اسباب بازی ها یا تغییر چینش وسایل اتاق اش مدام تنبیه شده و احساس گناه کرده، در بزرگسالی، فرد خلاقی نخواهد بود. این کودک در آینده این اجازه را به خود نخواهد داد که گناه بزرگی به نام خلاقیت را مرتکب شود. قدرت حل مسأله داشته باشد و زندگی اش را بهبود بخشد.
والدین و مربیان در این سال ها، باید با کودک همراه و همدل شوند. با روش هایی مانند قصه گویی، بازی، رفتارهای هدفمند در برابر کودک و… رویکردهای مناسب را به او یاد دهند. تا کودک بدون آن که در وادی احساس گناه بیفتد؛ از رفتارهای نامناسب دوری کند و اجتماعی شود.
کمک به شکل گیری شخصیت
اعتماد، استقلال و ابتکار”، سه رکن اساسی در زندگی هر فرد است؛ هر که این سه ویژگی را دارد؛ زیرساخت های موفقیت و شادکامی را در سرتاسر زندگی اش خواهد داشت. هر که فاقد این خصلتها است؛ زندگی سختی پیش رو خواهد داشت. همه این سه رکن، در همان 6 سال نخست زندگی تعیین تکلیف می شوند.
از این روست که روان شناسان می گویند:
90 درصد شالوده شخصیتی انسان در 6 سال نخست زندگی شکل می گیرد، درست مانند یک ساختمان که ابتدا “فونداسیون و اسکلت بندی” اش شکل می گیرد و بعد از آن، هر اتفاقی در ساخت و ساز، حول این محور اولیه خواهد بود.
- محدود کردن نه گفتن: کلمه نه را برای موقعیت های خطرناک و خیلی جدی نگه دارید.
- به جای آن از جملات غیر مستقیم استفاده کنید: مثلا زمانی که کودک خودکار شما را می خواد؛ بگویید: “اینا خودکارای مامان هستند بذار برای تو مداد شمعی هارو بیارم”.
- تجربه های مشاهده ای برای کودک بسازید: کودکان با عمل کردن می آموزند.
- در مورد آنچه رخ داده با او صحبت کنید. “وای اینجا رو ببین همه توپ ها درست توی سبد رفتن پس اونا رو با دقت پرتاب کردی.
- آنها خیلی چیزها را از طریق چالش و درگیر شدن با موضوعات می آموزند. با فرصت دادن به آنها کمک کنید.
Visits: 62